سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و ولادت امام حسن مجتبی علیه‌السلام

شاعر : مجتبی صمدی شهاب
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : ترکیب بند

حرف دل باز ز اشک قـلمم جاری شد            ساقی آمد ز ره و موسم میخواری شد
هـمه بتـهـا به سجـود بت من افـتـادنـد            تا از آن چـهـرۀ نـاز پـرده برداری شد


چشم چرخاند و نگاهش همه دلها را کُشت            غمزۀ تیر دو چشـمش به دلم کاری شد

شد ز عطر سر زلفش همۀ عالم مست            گویی عـالـم همه جا دکّه عـطاری شد
با شـیـوع خـبـر خـال سـیـاه دو لـبـش            عشق او روی زمین باعث بیماری شد
نمی از کـنج لـبش نیـمـه مـاه رمضان            طعـم شیـرینی هر سفـرۀ افـطاری شد
شب عشق است فضا سبز به رنگ چمن است
در مدینه همه جا صحبت نام حسن است

آمدی و دل زهـرا شده است شاد ز تو            آمـدی خـانـه حــیــدر شـده آبـاد ز تـو
دل مـادر؛ دل بـابـا؛ دل هر منـتـظری            از کـمـنـد غــم و انـدوه شـد آزاد ز تو
نــوۀ اول پـیــغــمـبــر آخــر؛ حـسـنـی            که به قـرآن نموده است خـدا یاد ز تو
خـاکـبـوسـی و گـدایـی تو بـاشـد با ما            روز محـشر به گـدایان ره امـداد ز تو
تو کریم بن کریـمی و هـمه می‌گـیرند            رزق دو عالمشان را شب میلاد ز تو
آمدی سِحـر حسودان شده باطل امشب
پای گهـوارۀ تو ریخـته صد دل امشب

آنقدر خوش سخن و خوش نفس وخوش سیری            که زبـان زد شـده‌ای بین نـژاد بشری
خـواستم ماه بخـوانـم رخ زیبای تو را            دیدم از قرص قمر تو به خدا ماه تری
کوچه بند آمده برخیز سوی خانه برو            شده‌ای باعث حـیرانی هـر رهگـذری
دستگیری و کرامت بخدا پیشۀ توست            یـار هـر مـانـدۀ در راه مـیان سـفـری
سگ هم از سفره تو روزی خود میگیرد            این بعید است که ما را تو ز خاطر ببری
هـمه دارایی خـود را ز کـرامت دادی            که دگر نیست ز آوازۀ حـاتـم خـبـری
سـیـد سـبـز قـبـا؛ نـور سرشـتی بـخـدا
سـیـد خـیـل جــوانـان بـهـشـتـی بـخـدا

هیچ کس از سر کوی تو نرفـته نومید            خصم هم بر کرمت هیچ ندارد تـردید
اولـیـن مـیـوۀ بـاغ عـلـی و فـاطـمه‌ای            که ز یمن قدمت چرخ ولایت چـرخید
لـؤلـؤ آیـۀ قــرآن تـویـی ای زیـبـا رو            که خدا از تو و از نسل تو کرده تمجید
هـمه ابعـاد تو و زنـدگـیت در غـربت            می‌درخشد به دل شیعـه شبیه خورشید
تیغ شمشیر تو در جنگ جمل چون طوفان            لـشکـر دشـمـن قـرآن مبـیـن را پـاشید
باعـث عـزّت اسـلام شـدی با حکـمت            صلح کردی نشود فـتـنه دوران تشدید
بعد حـیـدر تو امـام همه عـالـم هـستی            و حسین ابن عـلـی از تو نماید تـقـلـید
با سرانگشت تو کعـبه رود از جا بالا
پای درس تو سرافرِاز جهان شد سقّا
اذن حـق بود که تو سید و مولا باشی            تشنگـان رمـضان را یَـم و دریا باشی
میکنی زنده به یک چشم هزاران عیسی            کم مقامی است بگویم تو مسیحا باشی
گر نـدانـد کسی و خـاک مزارت بـیـند            به خـیـالـش نـرسد شـاهی و آقـا باشی
زخـم دشنام شنـیـدی و بغـل وا کردی            تا چه حـدی تو دگـر اهل مـدارا باشی
مو سفـیدی به جوانی به سـراغت آمد            از غـم یار تو حق داری اگر تا باشی
تو فقط آمده‌ای غصه و غـم را بخری            وسـط کـوچـۀ غـم محـرم زهـرا باشی
پس بمان و همه جا دور و بر مادر باش
وسـط کـوچه اگر شد سپـر مـادر باش

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما به دلیل عدم رعایت توصیه‌های مراجع و علما؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رعایت توصیه‌های مراجع، بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



تیغ شمشیر تو در جنگ جمل چون طوفان          لشکر آن زن بی اصل و نسب را پاشید


بیات زیر در تمام سایت‌ها « تا جائیکه ما بررسی کردیم» بصورت زیر آمده است که احتمالا اغلاط تایپی است و موجب بر هم خوردن وزن، آهنگ و معنای شعر شده است، لذا جهت رفع نقص اصلاح گردید



با سرانگشت تو کعـبه رود از جا بالا          پـای درس تو سرافـر ز جهان شد سقا